English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6052 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
abhorrer U تنفر کننده
declarer U افهار کننده
utterer U افهار کننده
affirmant U افهار کننده
suggester U افهار کننده
assertive U افهار کننده
asserter U افهار کننده
assertor U افهار کننده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
boh U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
boos U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
booing U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
booed U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
boo U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
revolt U شورش یا طغیان کردن افهار تنفر کردن
revolts U شورش یا طغیان کردن افهار تنفر کردن
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
apophasis U افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
remarking U افهار داشتن افهار نظریه دادن
remarked U افهار داشتن افهار نظریه دادن
remarks U افهار داشتن افهار نظریه دادن
statable U افهار کردنی قابل افهار یا توضیح
stateable U افهار کردنی قابل افهار یا توضیح
remark U افهار داشتن افهار نظریه دادن
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
rebutter U رد کننده
percutient U دق کننده
whisperer U پچ پچ کننده
attenuant U اب کننده
tracker U پی کننده
bandwidth U یچ کننده
noncommittal U رد کننده
sensor U حس کننده
abjurer or abjuror U کننده
puffer U پف کننده
filler U پر کننده
trackers U پی کننده
attacking U تک کننده
catterer U پچ پچ کننده
swooner U غش کننده
commulator U یک سو کننده
refuser U رد کننده
prattfall U پچ پچ کننده
prater U پچ پچ کننده
fillers U پر کننده
syncopator U غش کننده
refutative U رد کننده
crepitant U خش خش کننده
refutatory U رد کننده
ear-splitting U کر کننده
surfy U کف کننده
hoppers U لی لی کننده
skittish U رم کننده
doers U کننده
doer U کننده
solver U حل کننده
solvent U اب کننده
mauler U له کننده
fillets U پر کننده
filleting U پر کننده
squelcher U له کننده
filleted U پر کننده
thinner U کم کننده
squasher U له کننده
hopper U لی لی کننده
bidder U کننده
fizzy U کف کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
jaberer U پچ پچ کننده
deletive U حک کننده
deflective U کج کننده
repudiationist U رد کننده
spurner U رد کننده
renunciant U رد کننده
renunciant U کننده
solvents U اب کننده
fluxing oil U اب کننده
crusher U له کننده
mumbler U من من کننده
mitigatory U کم کننده
bidders U کننده
bender U خم کننده
benders U خم کننده
fillet U پر کننده
mitigative U کم کننده
drippy U کسل کننده
crippler U فلج کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com